اسباب تملک در قانون ایران
اسباب تملک در قانون ایران به عواملی گفته میشود که موجب مالکیت شخص بر یک مال میشوند. به عبارت دیگر، هر چیزی که شخص را مالک یک مال کند، سبب تملک محسوب میشود.
قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران در کتاب دوم از جلد اول خود، به بیان اسباب تملک میپردازد. این اسباب به طور کلی به دستههای زیر تقسیم میشوند:
1. احیاء اراضی موات و حیازت اشیاء مباح:
- احیاء اراضی موات: احیاء به معنای آباد کردن زمین های بایر و بدون صاحب است. مطابق ماده 140 قانون مدنی، “کسی که زمین مواتی را به واسطه عملیاتی که در عرف آباد کردن محسوب است از قبیل زراعت، درختکاری، بنا ساختن و غیره قابل استفاده نماید مالک آن زمین خواهد شد.”
- حیازت اشیاء مباح: حیازت به معنای تصرف در یک شیء مباح به قصد تملک است. مطابق ماده 146 قانون مدنی، “هر کس مال مباحی را که قبلاً تصرف دیگری بر آن نبوده است و در ملکیت کسی نیست به قصد تملک تصرف کند مالک آن میشود.”
2. عقود و تعهدات:
- عقد: عقد به معنای توافق دو یا چند نفر در مقابل یکدیگر برای ایجاد تعهد است. مطابق ماده 190 قانون مدنی، “عقد عبارت است از ایجاب و قبول.”
- تعهدات: تعهد به معنای الزام شخص به انجام یا عدم انجام عملی است.
3. اخذ به شفعه:
- شفعه: شفعه حقی است که به موجب آن، صاحب شفعه میتواند در صورت تمایل، ملکی را که به شخص ثالث فروخته شده است، با همان ثمن (قیمت) به خود تملک کند.
4. ارث:
- ارث: ارث به معنای انتقال اموال متوفی به اشخاصی است که طبق قانون به آنها ارث میرسد.
5. وصیت:
- وصیت: وصیت به معنای تملیک یا تعهدی است که شخص برای بعد از فوت خود میکند.
6. قهری:
- قهری: قهری به معنای تملکی است که بدون اراده و اختیار شخص و به حکم قانون برای او حاصل میشود. مانند تملک اموال مجهول المالک به نفع دولت.
نکات مهم:
- هر یک از اسباب تملک شرایط و مقررات خاص خود را دارد که در قانون مدنی و سایر قوانین مربوطه بیان شده است.
- برای تملک یک مال، باید یکی از اسباب تملک در مورد آن وجود داشته باشد.
- در برخی موارد، ممکن است برای تملک یک مال، به چند سبب تملک نیاز باشد.
قانون اسباب تملک در ایران:
در نظام حقوقی ایران، تملک به معنای به دست آوردن مالکیت یک چیز است.
قانون اسباب تملک به مجموعه قوانینی گفته می شود که به بررسی طرق مختلف به دست آوردن مالکیت می پردازد.
مهمترین منابع قانونی مربوط به اسباب تملک در ایران عبارتند از:
- قانون مدنی: کتاب دوم قانون مدنی به طور کلی به موضوع اسباب تملک اختصاص دارد و مواد 140 تا 177 این کتاب به بررسی طرق مختلف تملک می پردازد.
- قوانین و مقررات خاص: در کنار قانون مدنی، قوانین و مقررات خاص دیگری نیز برای برخی از طرق تملک، مانند ارث، وصیت، وقف، و اماره تصرف، وضع شده است.
طرق مختلف تملک طبق قانون مدنی:
- احیاء اراضی موات: طبق ماده 141 قانون مدنی، هر کس که اراضی موات را به قصد تملک احیاء کند، مالک آن قسمت میشود.
- حيازت اشیاء مباحه: طبق ماده 146 قانون مدنی، هر کس که مالکیت بر اشیاء مباحه را به قصد تملک تصرف کند، مالک آن میشود.
- عقود و تعهدات: طبق ماده 147 قانون مدنی، عقود و تعهدات قانونی که به موجب آنها نقل و انتقال مالکیت انجام می شود، از جمله اسباب تملک هستند.
- اخذ به شفعه: طبق ماده 159 قانون مدنی، اگر کسی شش دانگ از یک ملک را به طور مشروع تملک کند و شش دانگ دیگر آن ملک در مالکیت شخص دیگری باشد، صاحب شش دانگ اول می تواند سهم شخص ثانی را به قیمت متعارف از او بخرد و تمام ملک را مالک خود کند.
- ارث: طبق قانون ارث، پس از فوت هر شخص، اموال او بین ورثه او به ترتیب سهمی که قانون معین کرده است، تقسیم می شود.
- وصیت: طبق قانون وصایا، هر شخص می تواند اموال خود را پس از فوت خود به هر کسی که بخواهد وصیت کند.
- وقف: طبق قانون وقف، هر شخص می تواند مالکیت یک مال را به طور دائم از خود سلب و منافع آن را به طور عام یا خاص به اشخاص یا مصارف معین اختصاص دهد.
- اماره تصرف: طبق ماده 160 قانون مدنی، تصرف هر کس بر اموال غیر منقول و حقوق ارتفاقی، اماره مالکیت اوست، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
نکات:
- برای تملک هر چیز، باید یکی از شرایط قانونی تملک وجود داشته باشد.
- در صورت اختلاف در مورد تملک، مراجع قضایی صالح به رسیدگی می باشند.
- قوانین مربوط به اسباب تملک در طول زمان تغییر یافته اند و ممکن است برخی از احکام قانونی مندرج در این پاسخ، در حال حاضر نسخ شده باشند.
توجه: این اطلاعات فقط جنبه ی اطلاع رسانی دارد و به هیچ وجه جایگزین مشاوره حقوقی تخصصی نمی باشد. برای بررسی دقیق شرایط خود و دریافت مشاوره حقوقی لازم، باید به وکیل یا کارشناس امور حقوقی مراجعه کنید.
طرق مختلف تملک
تملک به معنای به دست آوردن مالکیت یک چیز به طور مطلق و بدون قید و شرط است.
طرق مختلفی برای تملک اموال وجود دارد که به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند:
1. تملک قهری:
-
تملک قهری به تملکی گفته میشود که بدون نیاز به اراده و رضایت شخص، به موجب قانون یا حکم دادگاه، برای شخص ایجاد میشود.
-
مهمترین مصادیق تملک قهری عبارتند از:
- ارث: در صورت فوت یک شخص، اموال او به ورثه او به موجب قانون ارث منتقل میشود.
- مصادره: در مواردی که اموال به حکم قانون مصادره میشود، مالکیت آن برای دولت یا حاکمیت ایجاد میشود.
- استیلا: در مواردی که شخص بدون اذن مالک، بر مالی تصرف کند و آن را تحت سلطه خود درآورد، پس از گذشت مدتی، به موجب قانون، مالکیت آن مال برای متصرف ایجاد میشود.
2. تملک ارادی:
-
تملک ارادی به تملکی گفته میشود که با اراده و رضایت طرفین یا به موجب قرارداد انجام میشود.
-
مهمترین مصادیق تملک ارادی عبارتند از:
- بیع: در عقد بیع، مالک، مال خود را به دیگری در مقابل ثمن (قیمت) میفروشد.
- هبه: در عقد هبه، شخص، مال خود را به طور رایگان به دیگری میبخشد.
- صلح: در عقد صلح، طرفین دعوایی را با یکدیگر مصالحه میکنند و در مقابل، تعهداتی را برای یکدیگر قبول میکنند.
- مزایده و مناقصه: در مزایده و مناقصه، مال به کسی فروخته میشود که حاضر به پرداخت بالاترین قیمت یا انجام تعهدات به نفع برگزارکننده مزایده یا مناقصه باشد.
نکات مهم:
- هر یک از طرق تملک دارای شرایط و تشریفات خاص خود است که باید در انجام آن رعایت شود.
- در صورت عدم رعایت شرایط و تشریفات قانونی، تملک انجام شده ممکن است باطل یا قابل فسخ باشد.
- برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد هر یک از طرق تملک، باید به قانون مدنی و سایر قوانین مربوطه مراجعه کرد.
توجه: این اطلاعات فقط جنبه آموزشی و اطلاعرسانی دارد و به هیچ وجه جایگزین مشاوره حقوقی تخصصی نیست. برای بررسی دقیق وضعیت خود و اقدامات لازم، باید با یک وکیل یا مشاور حقوقی مشورت کنید.